حنیف طاهری

من از این زندگی رو دست خوردم

1268
0
من از این زندگی رو دست خوردم
دلم رو تا ته بن بست بردم
ولی هر جوری بود اومدم اینجا
بقیشو دیگه به تو سپردم
اومدم بگم منو نکنه رها کنی
همه با هم اومدیم نکنه سوا کنی
وقتی گریه میکنم نزدیکتم آقا
بخشش از بزرگتره کوچیکتم آقا
****
به من تو روضه مادر شیر میداد
غمت آرامش خواب شبم بود
من اسم خودمو بلد نبودم
ولی اسمت همیشه رو لبم بود
بدیمو به روم نیار نذار آبروم بره
زده مادرم حسین به تو زلفمو گره
من از این سیاهیا دست بر نمیدارم
دستمو رها نکن خیلی گرفتارم
****
شنیدم روی خاک افتاده بودی
پیش زینب سر تو رو بریدن
یه عمره با شنیدن گریه کردم
شنیدن کی بود مانند دیدن
مادرت نشسته بود توی قتلگاه تنگ
میزدن تو رو همه با عصا و تیر و سنگ
اونقده غریب شدی خنجر کشیدن روت
کربلا مدینه شد با زخم رو پهلوت
mohjat_net

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش