چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی
1489
4
- ذاکر: محمدحسین پویانفر
- سبک: شعر روضه
- موضوع: ورود کاروان به کربلا
- مناسبت: شب دوم محرم
- سال: 1399
چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه اشک ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
برای عدهای ولی چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی
***
میدونی دست خودم نیست به خدا
دلشوره تو خواهرا بیشتره
اهل نفرین نبودم ولی میگم
لعنت خدا به هر چی سفره
بیا برگردیم از این خاک حسین
آخه حال خواهرت آشوبه
دل من داره میلرزه به خدا
دل خواهرت بلرزه خوبه؟
یه نگاه به این بیابون بنداز
شیب گودال دلمو خون کرده
بیا خونوادتو برگردون
قبل از این که بدنت برگرده
دلتو رازی کن از اینجا بریم
روز داغ و شبای تاریک داره
گرما بچه رو کلافه میکنه
رباب ام یه بچه کوچیک داره
لااقل دور نشو از خیمه ما
پیش خیمه رباب خیمه بزن
زود به زود بچه هامون تشنه میشن
لااقل کنار آب خیمه بزن
mohjat_net
چه اشک ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
برای عدهای ولی چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی
***
میدونی دست خودم نیست به خدا
دلشوره تو خواهرا بیشتره
اهل نفرین نبودم ولی میگم
لعنت خدا به هر چی سفره
بیا برگردیم از این خاک حسین
آخه حال خواهرت آشوبه
دل من داره میلرزه به خدا
دل خواهرت بلرزه خوبه؟
یه نگاه به این بیابون بنداز
شیب گودال دلمو خون کرده
بیا خونوادتو برگردون
قبل از این که بدنت برگرده
دلتو رازی کن از اینجا بریم
روز داغ و شبای تاریک داره
گرما بچه رو کلافه میکنه
رباب ام یه بچه کوچیک داره
لااقل دور نشو از خیمه ما
پیش خیمه رباب خیمه بزن
زود به زود بچه هامون تشنه میشن
لااقل کنار آب خیمه بزن
mohjat_net
نظرات
نظری وجود ندارد !