حاج منصور ارضی

یابن الحسن عموی تو را بی هوا زدند

1538
5
یابن الحسن عموی تو را بی هوا زدند
در علقمه به پیکرش از خون حنا زدن
مقتل نوشته است به قد رشید او
چندین هزار تیر کماندارها زدند
در ازدحام هلهله تیر سه شعبه را
بر چشمهای نافذ آن دلربا زدند
در بین نخلها کنار شریعه بود
شمشیر بر دو دست عموی شما زدند
مشک پر آب را که به دندان خود گرفت
آتش به قلب ساقی اهل ولا زدند
شرمنده سکینه شد و کودک رباب
با تیر تا که مشک ابالفضل را زدند
دیدند دست در بدنش نیست ناگهان
ضرب عمود بر سر آن مقتدا زدند
افتاد از بلندی مرکب بدون دست
بر خاک تا که ضربه به او از قفا زدند
وقتی رمق نداشت به تن چند بی حیا
نیزه به پهلوی پسر مرتض زدند
عباس رفت و خنجر و چوب و سنان وسنگ
بر جسم شاه تشنه لب کربلا زدند
یابن الحسن همین که حرم بی کفیل شد
آتش به خیمه و حرم هل اتی زدند
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش