حاج منصور ارضی

گرچه همه رد میکنند از خود گدا را

1474
7
گرچه همه رد میکنند از خود گدا را
حالا محبت کن صدا کن اسم ما را
من نوکر خوبی برای تو نبودم
خیلی اذیت کرده ام آقا شما را
کج میروم وقتی هوایم را نداری
کج میگذارم روی هم سنگ بنا را
بنشان هم اکنون مادرم را در عزایم
آزار دادم من تو را صاحب عزا را
پشت درم درمانده ام در را نبندی
از خود مرانی این گدای خرده پا را
بی آبرویی آمده ای آبرو دار
بی وقت آمد آمده وقت مدارا
اول گرفتی دستهای خالی ام
آخر پذیرفتی منه یک لا قَبا را
چشمی که گریه میکند دارو ندارد
درمان نکن این عاشق دردآشنا را
یک بار شد چشم انتظارت را نبخشی
وقتی به لب دارد نوای کربلا را
محض گل روی ابوفاضل عوض کن
حال و هوای نوکر سر به هوا را
زهرا کنار علقمه پهلو گرفته
چون دیده سقا و دو تا دست جدا را
ای کاش میشد از تن او در بیارم
آرام تیر و آهن و سرنیزه ها را
مَشکی که پاره بود را بردند خیمه
گفتند این هم مشک و این آب گوارا
mohjat_net

*

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش