گرچه همه رد میکنند از خود گدا را
1474
7
- ذاکر: حاج منصور ارضی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: حضرت عباس (ع)
- مناسبت: شب نهم محرم
- سال: 1399
گرچه همه رد میکنند از خود گدا را
حالا محبت کن صدا کن اسم ما را
من نوکر خوبی برای تو نبودم
خیلی اذیت کرده ام آقا شما را
کج میروم وقتی هوایم را نداری
کج میگذارم روی هم سنگ بنا را
بنشان هم اکنون مادرم را در عزایم
آزار دادم من تو را صاحب عزا را
پشت درم درمانده ام در را نبندی
از خود مرانی این گدای خرده پا را
بی آبرویی آمده ای آبرو دار
بی وقت آمد آمده وقت مدارا
اول گرفتی دستهای خالی ام
آخر پذیرفتی منه یک لا قَبا را
چشمی که گریه میکند دارو ندارد
درمان نکن این عاشق دردآشنا را
یک بار شد چشم انتظارت را نبخشی
وقتی به لب دارد نوای کربلا را
محض گل روی ابوفاضل عوض کن
حال و هوای نوکر سر به هوا را
زهرا کنار علقمه پهلو گرفته
چون دیده سقا و دو تا دست جدا را
ای کاش میشد از تن او در بیارم
آرام تیر و آهن و سرنیزه ها را
مَشکی که پاره بود را بردند خیمه
گفتند این هم مشک و این آب گوارا
mohjat_net
*
حالا محبت کن صدا کن اسم ما را
من نوکر خوبی برای تو نبودم
خیلی اذیت کرده ام آقا شما را
کج میروم وقتی هوایم را نداری
کج میگذارم روی هم سنگ بنا را
بنشان هم اکنون مادرم را در عزایم
آزار دادم من تو را صاحب عزا را
پشت درم درمانده ام در را نبندی
از خود مرانی این گدای خرده پا را
بی آبرویی آمده ای آبرو دار
بی وقت آمد آمده وقت مدارا
اول گرفتی دستهای خالی ام
آخر پذیرفتی منه یک لا قَبا را
چشمی که گریه میکند دارو ندارد
درمان نکن این عاشق دردآشنا را
یک بار شد چشم انتظارت را نبخشی
وقتی به لب دارد نوای کربلا را
محض گل روی ابوفاضل عوض کن
حال و هوای نوکر سر به هوا را
زهرا کنار علقمه پهلو گرفته
چون دیده سقا و دو تا دست جدا را
ای کاش میشد از تن او در بیارم
آرام تیر و آهن و سرنیزه ها را
مَشکی که پاره بود را بردند خیمه
گفتند این هم مشک و این آب گوارا
mohjat_net
*
نظرات
نظری وجود ندارد !