محمدرضا بذری

ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم

1629
18
ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم
پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم
این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان
شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم
تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه
جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم
خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
یک اربعین زیارت مارا ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم

اینجا رسیدم تا عزایت را بگیرم
از دستِ سرنیزه لوایت را بگیرم

حالا بجای اینکه دستم را بگیری
باید که زیر کتفهایت را بگیرم

زود آمدم از دستِ آن مردِ حرامی
تا بیرقِ کرببلایت را بگیرم

شرمنده‌ام شرمنده‌ای ، آخر رسیدم
شاید جلویِ های‌هایت را بگیرم

دیگر عبایی نیست جانی نیست با من
ماندم چگونه دست و پایت را بگیرم

خیلی خجالت می‌کشم از بچه‌هایم
ای کاش می‌مردم که جایت را بگیرم

گفتی برادر ، نیزه اما حنجرت دوخت
زود آمدم اَدرِک اَخایَت را بگیرم

قدر سپاهی غارتت کردند ای وای...
از دستِ که خوود و ردایت را بگیرم؟

چشمان تو بَس بود ناموسم نلرزد
کاش از سه‌شعبه چشمهایت را بگیرم
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش