یه چشمم اشکه
1446
5
- ذاکر: محمدرضا بذری
- سبک: زمینه
- موضوع: حضرت علی اکبر (ع)
- مناسبت: شب هشتم محرم
- سال: 1399
یه چشمم اشکه
یه چشمم خونه
رفتی وبعد تو خیمه ها پریشونه
با همین دیدن پسرم دلخوشم
آروم تر برو تا که یکم آروم تر بشم
ماه آسمونم رفت
طاقت و توونم رفت
خدایا تو شاهد باش
چجوری جوونم رفت
ای خدا جوونم رفت
کام تو خشکه چشم من خیسه
دور تو حلقه ی کینه های ابلیسه
میجوشه خونت از حلقه ی جوشنت
قطعه قطعه شدی ذره ذره کشتنت
میزدنت یک سپاه بی رمقم بی تو آه
باید رو زانو بیام چند قدم دیگه راه
ماه آسمونم رفت
طاقت و توونم رفت
خدایا تو شاهد باش
چجوری جوونم رفت
ای خدا جوونم رفت
***
یوسف محشر دلبر شبه پیمبر اکبر
میزنی بر قلب لشکر باذکر حیدر اکبر شیر دلاور
ای کمان ابرو علی
سلسله گیسو علی
ضربه پشت هم زنی
با دم هو هو علی
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
تو جگر داری آری شیر شکاری اکبر
مثل تیغ ذوالفقاری چه باوقاری اکبر حریف نداری اکبر
بوی تو بوی علی
موی تو موی علی
زورو بازوهای تو
زور و بازوهای علی
چسمان تو عین الله است
سینه ی تو سر الله است
عازمی و دشمن گوید
محشر کبری در راه است
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
لولو مرجان علی جان سر به خرامان اکبر
میروی تو سوی میدان آهسته جانان اکبر حسین دهد جان اکبر
هست بابا هست تو
جان او به دست تو
عمه ها دل بسته ی
ناز چسم مست تو
هی هی که زدی عقاب را
نازل کردی عذاب را
وقتی که زدی نقاب را
زنده کردی ابوتراب را
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
***
یه چشمم خونه
رفتی وبعد تو خیمه ها پریشونه
با همین دیدن پسرم دلخوشم
آروم تر برو تا که یکم آروم تر بشم
ماه آسمونم رفت
طاقت و توونم رفت
خدایا تو شاهد باش
چجوری جوونم رفت
ای خدا جوونم رفت
کام تو خشکه چشم من خیسه
دور تو حلقه ی کینه های ابلیسه
میجوشه خونت از حلقه ی جوشنت
قطعه قطعه شدی ذره ذره کشتنت
میزدنت یک سپاه بی رمقم بی تو آه
باید رو زانو بیام چند قدم دیگه راه
ماه آسمونم رفت
طاقت و توونم رفت
خدایا تو شاهد باش
چجوری جوونم رفت
ای خدا جوونم رفت
***
یوسف محشر دلبر شبه پیمبر اکبر
میزنی بر قلب لشکر باذکر حیدر اکبر شیر دلاور
ای کمان ابرو علی
سلسله گیسو علی
ضربه پشت هم زنی
با دم هو هو علی
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
تو جگر داری آری شیر شکاری اکبر
مثل تیغ ذوالفقاری چه باوقاری اکبر حریف نداری اکبر
بوی تو بوی علی
موی تو موی علی
زورو بازوهای تو
زور و بازوهای علی
چسمان تو عین الله است
سینه ی تو سر الله است
عازمی و دشمن گوید
محشر کبری در راه است
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
لولو مرجان علی جان سر به خرامان اکبر
میروی تو سوی میدان آهسته جانان اکبر حسین دهد جان اکبر
هست بابا هست تو
جان او به دست تو
عمه ها دل بسته ی
ناز چسم مست تو
هی هی که زدی عقاب را
نازل کردی عذاب را
وقتی که زدی نقاب را
زنده کردی ابوتراب را
وای از غضب چشمانت
میمنه میسره حیرانت
رجز که میخوانی زینب
گوید عمه به قربانت
علی علی یا علی اکبر
***
نظرات
نظری وجود ندارد !