محمدرضا بذری

گرفتمت به روی دست

1925
15
گرفتمت به روی دست
بارون خجالت بکشه
حتی فرات خجالت از
این لب و صورت بکشه
بابات برای قطره آب
اومده منت بکشه

منت کشیدم و اما نشد
آبی به لبهات برسه
حرمله هم شد باعث
این اتفاق و حادثه

حتی لب هات به گریه وا نشد
جون کندی بی سرو صدا
سه شعبه خوردی بی هوا
فقط میخوام صبر از خدا

آه علی اصغر

کاشکی یکی بود که تورو
یه جرعه آب مهمون کنه
فک نمیکردم حرمله
اینجور منو حیرون کنه
باباتو بین حرمو معرکه سرگردون کنه

چشم انتظاره مادرت رباب
بی طاقته دم حرم
تورو به خیمه ببرم
دیدی چی اومد به سرم
باشه علی بگیر راحت بخواب
دلم شکست فدا سرت
اگه بپرسه مادرت
میگم که خوابه پسرت

آه علی اصغر

میترسم از لحظه ای که
دم غروب غوغا کنن
برای غارت حرم
دور حرم دعوا کنن
نیزه توی خاک بزنن
تن تو رو پیدا کنن
به سر نیزه میبندن سرتو
میریزه خون از حنجرت
همش دعای مادرت
نیفته از نیزه سرت
نگاه کن اشکای خواهرتو
تو بغلش پیراهنت
میخونه وقت رفتنت
داداشی تشنه کشتنت

آه علی اصغر
*
شاعر: محمد اسداللهی
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش