سید مجید بنی فاطمه

گفتم به خود یا که خبر از ما نداری

1396
3
گفتم به خود یا که خبر از ما نداری
یا که خیال دیدن ما را نداری
حالا که از راه امدی فهمیده ام که
هر شب تو می خواهی بیایی پا نداری
دور از من و عمه کجا ها رفته ای که
یک جای سالم در سرت حتی نداری
اما پر از زخم و جراحت هم که باشی
زیبا ترین بابای دنیا تا نداری
بعد از تو باید سوخت در هرم یتیمی
بعد از تو باید ساخت بابا با نداری
با دختر تو دختران شام قهرند
با طعنه می گویند تو بابا نداری
من را به همراهت ببر تا که بفهمم
تو دوست داری دخترت را یا نداری
mohjat_net

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش