مردم این کوفه چه نامردن
1445
12
- ذاکر: حاج سعید حدادیان
- سبک: زمینه
- موضوع: محرم
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1397
مردم این کوفه چه نامردن
عشقتو با دنیا عوض کردن
وا غربتا، شکسته شده بیعتها
مسلم توی کوفه، بی سنگ صبوره
فکر سر بریدت تو کنج تنوره
حلالم کن اگه به تو نامه دادم
ببین به چه کنم، چه کنم افتادم
نِمیره غم کربُبلا از یادم
برگرد برگرد برگرد آقا
تو کوفه جز طوعه نبود مردی
سمت مدینه کاشکی، برگردی
وای از دلم، به یاد تو و قافلهم
رو دارالعماره، روضهت رو میگیرم
میگم یا حسینو تشنه لب میمیرم
سرم رو میزنم به سر دروازه
یکی خنجر قتل تو رو میسازه
شنیدم شده صحبت نعل تازه
برگرد برگرد برگرد آقا
حاجی شیش ماهه به همراته
دست رقیه تو دستاته
جون به لبم، خجالت زدۀ زینبم
میدونم که بعد از عباس ابن حیدر
نمیمونه حتی، یک خلخالو معجر
میبینم که به خاک عزا میشینی
دلت خون میشه داغ جوون میبینی
تن اکبرتو، تو عبا میچینی
برگرد برگرد برگرد آقا
قسم به سقا و اکبرت
به بیقراری خواهرت
به قبر مخفیِ مادرت، میا به کوفه
برگرد یا حسین که رقیه بیبابا نشه
اسیر نا محرمها نشه وای
برگرد یا حسین
یه شبی میبینه مادرت
تو تنور خولی سرت وای
برگرد یا حسین
چه خبر شده تو این کوچهها
چرا سنگه تو دست این بچهها وای
***
عشقتو با دنیا عوض کردن
وا غربتا، شکسته شده بیعتها
مسلم توی کوفه، بی سنگ صبوره
فکر سر بریدت تو کنج تنوره
حلالم کن اگه به تو نامه دادم
ببین به چه کنم، چه کنم افتادم
نِمیره غم کربُبلا از یادم
برگرد برگرد برگرد آقا
تو کوفه جز طوعه نبود مردی
سمت مدینه کاشکی، برگردی
وای از دلم، به یاد تو و قافلهم
رو دارالعماره، روضهت رو میگیرم
میگم یا حسینو تشنه لب میمیرم
سرم رو میزنم به سر دروازه
یکی خنجر قتل تو رو میسازه
شنیدم شده صحبت نعل تازه
برگرد برگرد برگرد آقا
حاجی شیش ماهه به همراته
دست رقیه تو دستاته
جون به لبم، خجالت زدۀ زینبم
میدونم که بعد از عباس ابن حیدر
نمیمونه حتی، یک خلخالو معجر
میبینم که به خاک عزا میشینی
دلت خون میشه داغ جوون میبینی
تن اکبرتو، تو عبا میچینی
برگرد برگرد برگرد آقا
قسم به سقا و اکبرت
به بیقراری خواهرت
به قبر مخفیِ مادرت، میا به کوفه
برگرد یا حسین که رقیه بیبابا نشه
اسیر نا محرمها نشه وای
برگرد یا حسین
یه شبی میبینه مادرت
تو تنور خولی سرت وای
برگرد یا حسین
چه خبر شده تو این کوچهها
چرا سنگه تو دست این بچهها وای
***
نظرات
نظری وجود ندارد !