سیدرضا نریمانی

یا رب شهر رمضان آمد برایت میهمان

1443
8
یا رَبَّ شَهرِ رَمَضان، آمد برایت میهمان
یا رَبَّ شَهرِ رَمَضان، ای میزبانِ مهربان

گفتی بیا من آمدم، با اشک دیده در زدم
اذن دخولم این شده، یارب تو خوبی من بدم

امشب بیا ما را ببخش، پنهان و پیدا را ببخش
تو کار خود را کن خدا، این عبد رسوا را ببخش

*******
شُکراً لَکَ یا ذوالکَرَم، منّت نهادی بر سرم

همراه اهل خلوتت جا داده‌ای آیم حرم
اشک مناجاتم بده، فیض ملاقاتم بده

تا زنده‎ام در هر سحر شوق عباداتم بده
هرگز نمی‌کردم گمان، راهم دهی ای مهربان

تو لطف بی‌حد میکنی بر غافلان و عاصیان
*******

ماه مبارک روز و شب، از تشنگی دارم تَعَب
افطار یادش میکنم، گویم سلام ای تشنه لب

گوید بُنَیَّ مادری، یاد شهید بی‌سری
مادر به قربانت شود، ای که بریده حنجری

جانم حسین جانم حسین، ای جان جانانم حسین
پیراهنت غارت شده، ای شاه عریانم حسین

******
روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد

قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد

جایی برای بوسه‌ی مادر ندارد
گیسوی خود را ریخته روی گلویش

مادر بُوَد اینگونه شکل گفتگویش
گوید بُنَیَّ، یا بُنَیَّ، یا بُنَیَّ

برخیز آمد مادرت زهرا، بُنَیَّ
دیدم خودم در عصر عاشورا، بُنَیَّ

افتاده بودی زیر دست و پا، بُنَیَّ
من بی‌وضو موی تو را شانه نکردم

حالا به دنبال سرت باید بگردم
*******

شاعر:قاسم نعمتی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش