به تو خیلی بدهکارم
1271
0
- ذاکر: حسین محمدی فام
- سبک: زمینه
- موضوع:
- مناسبت: مجلس اول فاطمیه
- سال: 1396
به تو خیلی بدهکارم
به دعاهای دیروزت
به غمِ عالم افروزت
به نگاهای امروزت
به تو خیلی بدهکارم
برای کم گذاشتنها
واسه گریه نداشتنها
پای غمهای جانسوزت
با همون دستِ شکسته، تو دعا کردی برامون
زیر دینتن همیشه، همهی سینه زنامون
تار و پود چادرت شد، پرچمای هیئتامون
مادر، مادر، مادر 4
********
چه جوری صبحو شب کردی
بمیرم خیلی تب کردی
برا مرگت دعا کردی
علی رو جون به لب کردی
بپای مرگِ جانسوزت
مُرده و زنده شد حیدر
قد تو خم شده زهرا
خیلی شرمنده شد حیدر
زندگیمون چه بهم ریخت، خونه خیلی سوت و کوره
فضه هر شب داره زهرا ، خونِ رو در و میشوره
ایشاالله خوب میشی خانم، ایشاالله بلا به دوره
زهرا، ز هرا، زهرا 4
********
پیش چشمام زمین خوردی
پیش چشمات زمین خوردم
تو یه بار پشت در رفتی
روزی صد مرتبه مردم
یادمه وقتی افتادی
تو رو هرکس که اومد زد
قنوتِ نافلهات میگه
تو رو قنفذ چه قدر بد زد
مگه یادم میره زهرا، توی کوچه میدویدی
خودتو چه جور کنارم، روی خاکا میکشیدی
سر من بود که خمیدی، سر من تو حرف شنیدی
زهرا، ز هرا، زهرا 4
*********
وصیت میکنی هر شب
کفنت هم سوا کردی
پیروهن رو بغل کردی
یادی از کربلا کردی
اخه این پیروهن کهنه
چه قدر ماجرا داره
یه روزی دست زهرا و
یه روزی میشه صد پاره
(میگی زیر لب با گریه، پسرم کفن نداره
بمیرم یه روز نبینم، پیرُهن به تن نداره
نبینم یه جای سالم، به روی بدن نداره ) 2
کربلا، کربلا، کربلا 3
******
شاعر: محمدجواد پرچمی
*****
به دعاهای دیروزت
به غمِ عالم افروزت
به نگاهای امروزت
به تو خیلی بدهکارم
برای کم گذاشتنها
واسه گریه نداشتنها
پای غمهای جانسوزت
با همون دستِ شکسته، تو دعا کردی برامون
زیر دینتن همیشه، همهی سینه زنامون
تار و پود چادرت شد، پرچمای هیئتامون
مادر، مادر، مادر 4
********
چه جوری صبحو شب کردی
بمیرم خیلی تب کردی
برا مرگت دعا کردی
علی رو جون به لب کردی
بپای مرگِ جانسوزت
مُرده و زنده شد حیدر
قد تو خم شده زهرا
خیلی شرمنده شد حیدر
زندگیمون چه بهم ریخت، خونه خیلی سوت و کوره
فضه هر شب داره زهرا ، خونِ رو در و میشوره
ایشاالله خوب میشی خانم، ایشاالله بلا به دوره
زهرا، ز هرا، زهرا 4
********
پیش چشمام زمین خوردی
پیش چشمات زمین خوردم
تو یه بار پشت در رفتی
روزی صد مرتبه مردم
یادمه وقتی افتادی
تو رو هرکس که اومد زد
قنوتِ نافلهات میگه
تو رو قنفذ چه قدر بد زد
مگه یادم میره زهرا، توی کوچه میدویدی
خودتو چه جور کنارم، روی خاکا میکشیدی
سر من بود که خمیدی، سر من تو حرف شنیدی
زهرا، ز هرا، زهرا 4
*********
وصیت میکنی هر شب
کفنت هم سوا کردی
پیروهن رو بغل کردی
یادی از کربلا کردی
اخه این پیروهن کهنه
چه قدر ماجرا داره
یه روزی دست زهرا و
یه روزی میشه صد پاره
(میگی زیر لب با گریه، پسرم کفن نداره
بمیرم یه روز نبینم، پیرُهن به تن نداره
نبینم یه جای سالم، به روی بدن نداره ) 2
کربلا، کربلا، کربلا 3
******
شاعر: محمدجواد پرچمی
*****
نظرات
نظری وجود ندارد !