حسین محمدی فام

شب شام غریبون

1565
4
شب شامِ غریبون
دلِ زینب شده خون

بدن بی سر تو
روی خاک بیابون

خیمه ها داره میسوزه، جلو چشای من
آسمون خون میباره با، سوزِ صدای من

تو، آتیش خیمه‎ها
سوخته همه معجرا

من مراقبم از همه‎ی دخترا
یا حسین یابن زهرا

*******
ای که نعم الامیری

غیرتُ الله و شیری
بیا و مراقبم باش

توی سفرِ اسیری
تو شُدی غرق خون اما، دلِ من شد کباب

نیگا کُن گوشه صحرا، گریه‎های رباب
هرچی باشه مادره

خورده آب و مضطره
شیر داره و دنبالِ علی اصغره

یا حسین یابن زهرا
*********

شبِ آخره خدایا
آخرِ دهه شد اما

وقتشه همه بخونیم
یا فاطمه یا زهرا س

میونِ موج دشمنها، تو یاورِ علی
شدی در راه او پرپر، نیلوفرِ علی

ای حبیبه‎ی خدا
کُن نظری سوی ما

قِسمت ماشِه اربعین کربلا
یا فاطمه یازهرا س

***
شاعر: حسین محمدی فام

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش