شبیه صاعقه، صف به صف یل به یل
1207
2
- ذاکر: حسین محمدی فام
- سبک: زمینه
- موضوع: قاسم بن الحسن (ع)
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1397
شبیه صاعقه، صف به صف، یل به یل
قیامت بهپا کردهام در عمل
واِن تُنکرونی انا بن الحسن
منم حمزهی بدر و شیرِ جمل
میترسن همه ازمن و نامم
ای پدر، جان حسن
از این هیبتِ رنگِ عَمامم
ای پدر، جان حسن
عَلم تکیه داده به دستانم
که در این، معرکه
فقط پیروِ خطِ امامم
ای پدر، جان حسن
خون به پا کردم ببینی، در مصافِ خون و شمشیر
خاکِ این صحرا گرفته، بویِ تابوتِ پر از تیر
آه و واویلا حسین جان ۲
********
منم دلاورِ، عرصهی، تن به تن
فدایِ حسین، این سرو این بدن
هم عبدالحسینم، هم ابن الحسن
هم از نسلِ سردارِ خیبر شکن
با تو سربلند و سرافرازم
ای عمو، جان حسین
کَلافه شده دشمنت بازم
ای عمو، جان حسین
به تنگ اومده ازرقِ شامی
از دمِ، تیغ من
دارم پُشته از کُشته میسازم
ای عموجان، حسین
من روی لبهام هوالهو، تو روی لب هات قل هو الله
دل به دریایِ غمت دادم، توکلت علی الله
آه و واویلا حسین جان ۲
*********
منو این همه، ضربهی، بی امون
منو بارشِ تیر از آسمون
دِلم تو مدینه، خودم کربلا
تنم غرقِ تیرو سرم غرقِ خون
یتیمی که عَزمِ سفر داره
یا حسن، یا حسین
سفر کردنش هم خطر داره
یاحسن، یا حسین
یتیمی میگن دردِسر داره
یا حسن، یا حسین
کی از حالِ نجمه خبر داره
یا حسن، یا حسین
مِیسره دریایِ خون و، مِیمنه پاشیده از هم
یک تنه جنگیدم و این هِیمنه پاشیده از هم
آه و واویلا حسین جان ۲
**********
شعر و سبک از: مجید نصیری
قیامت بهپا کردهام در عمل
واِن تُنکرونی انا بن الحسن
منم حمزهی بدر و شیرِ جمل
میترسن همه ازمن و نامم
ای پدر، جان حسن
از این هیبتِ رنگِ عَمامم
ای پدر، جان حسن
عَلم تکیه داده به دستانم
که در این، معرکه
فقط پیروِ خطِ امامم
ای پدر، جان حسن
خون به پا کردم ببینی، در مصافِ خون و شمشیر
خاکِ این صحرا گرفته، بویِ تابوتِ پر از تیر
آه و واویلا حسین جان ۲
********
منم دلاورِ، عرصهی، تن به تن
فدایِ حسین، این سرو این بدن
هم عبدالحسینم، هم ابن الحسن
هم از نسلِ سردارِ خیبر شکن
با تو سربلند و سرافرازم
ای عمو، جان حسین
کَلافه شده دشمنت بازم
ای عمو، جان حسین
به تنگ اومده ازرقِ شامی
از دمِ، تیغ من
دارم پُشته از کُشته میسازم
ای عموجان، حسین
من روی لبهام هوالهو، تو روی لب هات قل هو الله
دل به دریایِ غمت دادم، توکلت علی الله
آه و واویلا حسین جان ۲
*********
منو این همه، ضربهی، بی امون
منو بارشِ تیر از آسمون
دِلم تو مدینه، خودم کربلا
تنم غرقِ تیرو سرم غرقِ خون
یتیمی که عَزمِ سفر داره
یا حسن، یا حسین
سفر کردنش هم خطر داره
یاحسن، یا حسین
یتیمی میگن دردِسر داره
یا حسن، یا حسین
کی از حالِ نجمه خبر داره
یا حسن، یا حسین
مِیسره دریایِ خون و، مِیمنه پاشیده از هم
یک تنه جنگیدم و این هِیمنه پاشیده از هم
آه و واویلا حسین جان ۲
**********
شعر و سبک از: مجید نصیری
نظرات
نظری وجود ندارد !