حسین محمدی فام

خواهر شدم که خواهریم را نشان دهم

1285
4
خواهر شدم که خواهریم را نشان دهم
حال و هوای حیدریم را نشان دهم

اصلا برات مادریم را نشان دهم
یک گوشه از دلاوریم را نشان دهم

نوبت به زینب است جگر را بیاورید
یعنی که پیشکِش دو پسر را بیاورید

ناقابل است دار و نداری که میدهم
بی یار من! برای تو یاری که میدهم

پس رد نکن دگر کس و کاری که میدهم
نذر شماست این دو سواری که میدهم

تحویلشان بگیر میایند با‌امید
آقا نکن امید کسی را تو ناامید

تو اذن جنگشان بده من جا نمیزنم
اصلا گُریز روضه‌ی خود را نمیزنم

حرفی ز درد پهلوی زهرا نمیزنم
با غیر خون به حکم تو امضا نمیزنم

قدری محل بده تو بر این گریه‌هایشان
دایی حسین جان! پدری کن برایشان

دارند میروند تو حسرت نَکش فقط
پیش سپاه، ناله‌ی غُربت نَکش فقط

زینب فدات! بار مصیبت نَکش فقط
آقای خوب من تو خجالت نَکش فقط

حالا که وقت سوختن این دو تا شده
دِینِ قدیم من به تو قدری ادا شده

آمد هرآنچه بر سرشان زودتر بیا
افتاد اگر زمین پرشان زودتر بیا

سرنیزه خورد پیکرشان زودتر بیا
گریه نکن برابرشان زودتر بیا

این دو سرِ شکسته فدای سرت حسین
صدها پسر فدای علی اکبرت حسین

بهتر که رفته‌اند و گرفتار نیستند
با من اسیر کوچه و بازار نیستند

آتش گرفته‌ی گُذر از خار نیستند
در کوفه زخم خورده‌ی اَنظار نیستند

دِق میکنند اگر که ببینند خسته‌ام
باران سنگ آمده و سرشکسته‌ام

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش