بسم الله بزن سينه

بسم الله، بزن سينه
سينه زن محرم شد

از غمِ حسين آخر
آسمون پر از غم شد

بسم الله، دلم خونه
فاطمه پريشونه

سينه ميزنه امشب
داره روضه ميخونه

تشنه لبِ كربلا
سرِت شد از تن جدا

جلو چشِ مادرت
ديگه نزن دست و پا

غريب مادر حسين
***

بسم الله، عزادارم
مشكي پوشه اربابم

واسه روضه‌ي آقام
خيلي وقته بيتابم

بسم الله، عجب شوري
تو دلم شده بر پا

گريه كن شده زينب
روضه خون شده زهرا

كُشته‌ي صد پاره تن
غريب دور از وطن

عزيز پيغمبري
چرا نداري كفن

غريب مادر حسين
***

بسم الله، به لب دارم
ذكر يا علي اصغر

جون ميدم ايشاالله با
روضه ي علي اكبر

بسم الله، تو اين ده شب
كار نوكرا گريه

هر شب حضرت زهرا
دَم ميگيره با گريه

خونه دله مادرت
شكسته بال و پرت

دارم ميبينم چه طور
ميره رو نيزه سرت

غريب مادر حسين
***

شعر و سبک از:
میلاد قبایی