امیر کرمانشاهی

زهرا که نام نامی او میکند امام

690
4
زهرا که نام نامی او میکند امام
هنگامه‌ی بلا و مصیبات زمزمه

دسته فلک بریده شده از مقام او
زین رو خدای نام نهادش به فاطمه

محشر به حشر دیگر او ختم میشود
ظاهر شود شفاعت از این حُسن خاتمه

روزی که جن و انس پریشان و مضطرن
عشاق در تکاپوی زهرای اطهرن

******
ماه شبه چهاردهم روی فاطمه

محراب انبیا خمه ابروی فاطمه
بویید سینه‌ی گل خود را نبی و گفت

بوی بهشت می‌وزد از سوی فاطمه
علامه‌ی امینی آن مرد بی‌نظیر

گفتا به مدح نِکهَت مینوی فاطمه
من مانده‌ام که فاطمه را بوی جنت است

یا جنت خدای دهد بوی فاطمه
جانی دوباره بر تن اسلام کرده است

رنگ کبود و صورت و بازوی فاطمه
روزی که جن و انس پریشان و مضطرن

عشاق در تکاپوی زهرای اطهرن
******

شأن تو را حبیبه‌ی داور گذاشتند
یعنی ز هر چه هست فراتر گذاشتند

در آسمان زندگی پُر شکوه تو
خورشید و ماه و انجم و اختر گذاشتند

در روبروی قدر و جلال خدایی‌ات
آیینه‌ای به قامت حیدر گذاشتند

بوسیده است دست تو را ختم‌الانبیا
به‌به چه منتی به پیمبر گذاشتند

******
داغت که با سکوت سبک‌تر نمیشود

حرفی بزن جواب که با سر نمیشود
پلکی بزن وگرنه میسر نمیشود

این محشر نگاه تو محشر نمیشود
******

میریخت چشم حیدرکرار خون دل
می‌خورد از جسارت اغیار خونه دل

افتاده بود لاله‌ی پرپر به پشت در
پاشیده بود بین چمن‌زار خونه دل

پنهان ز چشم زینب خود نیمه شب علی
می‌شست از کناره‌ی دیوار خونه دل

میبرد دست بر کمرو آه می‌کشید
گل کرده بود وز لبه مسمار خونه دل

*****

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش