سوخت از زهر ز پا تا سر من اي پسرم
2015
23
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: شعر روضه
- موضوع: امام حسن عسکری (ع)
- سال: 1395
سوخت از زهر ز پا تا سر من اي پسرم
مانده بر راه تو چشم تَر من اي پسرم
آخرين لحظه ي ديدار رسيده است بيا
ميدهد بوي سفر بستر من اي پسرم
با لب تشنه و با اين جگر پاره شده
نام تو زمزمهي آخر من اي پسرم
همهي هستي من سوخته در غربت و غم
بنشين بر سر خاكستر من اي پسرم
حُجرهي بستهي من چون قفس تنگ شده
در قفس ريخته بال و پر من اي پسرم
جان به لب دارم و از درد كِشم پا به زمين
اي قرار دل من دلبر من اي پسرم
همه ي غصه ي من غربت تنهايي توست
اين چنين گريه نكن در بر من اي پسرم
با قد خم شده خويش مرا مي خواند
از جنان مادر غم پرور من اي پسرم
**********
مانده بر راه تو چشم تَر من اي پسرم
آخرين لحظه ي ديدار رسيده است بيا
ميدهد بوي سفر بستر من اي پسرم
با لب تشنه و با اين جگر پاره شده
نام تو زمزمهي آخر من اي پسرم
همهي هستي من سوخته در غربت و غم
بنشين بر سر خاكستر من اي پسرم
حُجرهي بستهي من چون قفس تنگ شده
در قفس ريخته بال و پر من اي پسرم
جان به لب دارم و از درد كِشم پا به زمين
اي قرار دل من دلبر من اي پسرم
همه ي غصه ي من غربت تنهايي توست
اين چنين گريه نكن در بر من اي پسرم
با قد خم شده خويش مرا مي خواند
از جنان مادر غم پرور من اي پسرم
**********
نظرات
نظری وجود ندارد !