حاج حسن خلج

ز چشم پر گوهر من خدا خبر دارد

1937
18
ز چشم پُر گوهر من خدا خبر دارد
ز جان پُر شرر من خدا خبر دارد

كه بود مُعتصم و ظلم او چگونه شكست
ز كينه بال و پَر من خدا خبر دارد

ز هم زماني با سه خليفه در شش سال
چه آمده به سر من خدا خبر دارد

ز سوز زهرِ شرر زا چگونه مي گذرد
ز شام تا سحر من خدا خبر دارد

شرار زهر ستم همچو شمع آبم كرد
ز سوزش جگر من خدا خبر دارد

ميان اين همه دشمن چه ها كند مهدي؟
ز غربت پسر من خدا خبر دارد

ز بعد من برسد غيبت خدائي او
ز صبر منتظَر من خدا خبر دارد

شاعر: رضا مؤيد
***********

چون آتش خشم جُعده افروخته شد
از زهر جفايش جگرش سوخته شد

***********

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش