زهرا تو را قسم به دیده تر
1262
4
- ذاکر: حسین سیب سرخی
- سبک: زمزمه
- موضوع:
- مناسبت: مجلس اول فاطمیه
- سال: 1395
زهرا تو را قسم به دیده تر
به حال التماس حیدر
بگو چه بر سر تو آمد
میان شعله پشت آن در
زهرا رسد به گوش من شبانه
صدای اشک مخفیانه
گمان کنم به بازوی تو
نشسته زخم تازیانه
زهرا بگو چرا دو دیده بستی
عصای من چرا شکستی
بگو چه شد میان کوچه
که روی خاک غم نشستی
زهرا در آن کشاکش نفس گیر
دگر شدم ز جان خود سیر
همان دمی که زد مغیره
به بازویت غلاف شمشیر
زهرا دگر مزن سخن ز رفتن
مزن شرار بر دل من
شنیده ام ز کوچه داری
هزار و یک نشانه بر تن
زهرا فتاده زانویم به لرزه
شده دلم پر از گدازه
چه دیدم به بستر تو
دوباره لخته خون تازه
زهرا چکیده خون به ابروی تو
ورم گرفته بازوی تو
به ضرب پای مرد جنگی
شده شکسته پهلوی تو
زهرا دوباره غرق خون سبو شد
چو حمله ور به در عدو شد
شنیدم از صدای محسن
که میخ در کجا فرو شد
زهرا حسین من غریب و عطشان
به خاک و خون فتاده عریان
شکسته پر میان ِ خیل ِ
عصا و سنگ و نیزه داران
زهرا تو میروی به درد و ماتم
علی و سینه ای پر از غم
وعده اهل خانه ی ما
کرب و بلا ده ِ محرم
***
به حال التماس حیدر
بگو چه بر سر تو آمد
میان شعله پشت آن در
زهرا رسد به گوش من شبانه
صدای اشک مخفیانه
گمان کنم به بازوی تو
نشسته زخم تازیانه
زهرا بگو چرا دو دیده بستی
عصای من چرا شکستی
بگو چه شد میان کوچه
که روی خاک غم نشستی
زهرا در آن کشاکش نفس گیر
دگر شدم ز جان خود سیر
همان دمی که زد مغیره
به بازویت غلاف شمشیر
زهرا دگر مزن سخن ز رفتن
مزن شرار بر دل من
شنیده ام ز کوچه داری
هزار و یک نشانه بر تن
زهرا فتاده زانویم به لرزه
شده دلم پر از گدازه
چه دیدم به بستر تو
دوباره لخته خون تازه
زهرا چکیده خون به ابروی تو
ورم گرفته بازوی تو
به ضرب پای مرد جنگی
شده شکسته پهلوی تو
زهرا دوباره غرق خون سبو شد
چو حمله ور به در عدو شد
شنیدم از صدای محسن
که میخ در کجا فرو شد
زهرا حسین من غریب و عطشان
به خاک و خون فتاده عریان
شکسته پر میان ِ خیل ِ
عصا و سنگ و نیزه داران
زهرا تو میروی به درد و ماتم
علی و سینه ای پر از غم
وعده اهل خانه ی ما
کرب و بلا ده ِ محرم
***
نظرات
نظری وجود ندارد !