حاج محمدرضا طاهری

آه از راه رسید

1315
3
آه از راه رسید
جگرم تیر کشید

آه تو کوچه از سر غیظ حرفای بد زد
چکمه پاش بود بی حیا وقتی لگد زد

مادرم با صورت روی خاکا افتاد
چادرش رو دیدم که زیر پاها افتاد

خورد آیینه ترک در و همسایه کمک
داره میره از دست مادر جوونم

زخمی من دست تنها نمی تونم
ضربه ای محکم خورد

طوری که گفتم مرد
به خودش می پیچید

علیم کم آورد
***

روی پاش بند نبود
خاکی و خون الود

اونقده چشم ترش سیاهی میرفت
که راه خونه رو اشتباهی میرفت

نفسش خس خس داشت از نفس افتادم
تا رسیدیم خونه صد دفعه جون دادم

***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش