حاج منصور ارضی

پا از گليم بيشتر انداخته گدا

1674
8
پا از گليم بيشتر انداخته گدا
وقتي به خاك پات سرانداخته گدا

اطراف صحن بال و پر انداخته گدا
گر سوي گنبدت نظر انداخته گدا

دارد شبيه كرببلا عشق ميكند
با گنبد جديد شما عشق ميكند

***
در پيشگاه لطف تو عنوان مهم نبود

انسان رسيده يا كه نه حيوان، مهم نبود
سائل مسيحي است و مسلمان مهم نبود

اين چيزها براي كريمان مهم نبود
بر پاي سفره ي تو نشستيم يا حسن

ما اهل سامراي تو هستيم يا حسن
***

هرچند ابري است هواي زيارتت
دل ها به حسرت است براي زيارتت

لب ها گرفته اند دعاي زيارتت
يادي كنيم از شهداي زيارتت

قربان زائران تو كه در سفر خوشند
راه تو پرخطر شده و با خطر خوشند

***
اي كاش نيمه جان نشود مثل تو كسي

از ديده ها نهان نشود مثل تو كسي
راهي پادگان نشود مثل تو كسي

بيمار و ناتوان نشو مثل تو كسي
اطراف خانۀ تو چه شبها به خط شدند

سربازها مزاحم آرامشت شدند
***

خشك است كام تو ولي از قحط آب نيست
هستي اسير گرچه، به دستت طناب نيست

از خون سر محاسنت آقا خضاب نيست
بر پيكر شما اثر آفتاب نيست

با نيزه بند بند تنت كه جدا نشد
جسمت سه روز بين بيابان رها نشد

***
سنگين كه شد سرت به روي نيزه ها نرفت

آواي استغاثه تو هر كجا نرفت
ديگر سنان ميان دهان شما نرفت

ناموس تان به كوفه و شام بلا نرفت
دندان به كاسه خورد ولي خيزران نخورد

اصلا عصا به اين بدن نيمه جان نخورد
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش