سید مجید بنی فاطمه

آنكه بر محضر شما نرسد

1449
4
آنكه بر محضر شما نرسد
مطمئنا كه تا خدا نرسد

بهتر است اينكه زير خاك رود
آن سري كه به سامرا نرسد

عطرِ سرداب را نفهميده
آنكه بر “سُرَّ مَن رَا …نرسد

چشم برخاكِ آن اگر بكشيم
آسمان هم به گرد ما نرسد

سامرا رفته ها به من گفتند
هيچ جايي به كربلا نرسد

از كفن كردني دوباره بخوان
تا كه روضه به بوريا نرسد

با حسينيم با حسن هستيم
ما گداي دوتا حسن هستيم

***
نام ما را كه از قديم نوشت

از گدايان اين حريم نوشت
تا خدا حال و روز ما را ديد

بعدِ نام حسن كريم نوشت
تا كه پيش تو درد دل كرديم

نام ما را خدا كليم نوشت
دل ما را اسير كرد آنكه

بال جبريل را گليم نوشت
رفته بوديم مشهد و آقا

باز هم روزي عظيم نوشت
سامرا واجبيم، امام رضا

نه كبوتر كه يا كريم نوشت
با حسينيم با حسن هستيم

ماگداي دوتا حسن هستيم
***

اين طرف صحن صاحب كرم است
آن طرف يك غريب بي حرم است

اين طرف هرچه هست زائر هست
آن طرف بي چراغ بي علم است

اين طرف احترام مي بيني
آن طرف ناسزا كه دم به دم است

سامرا شد خراب فهميدم
چقدر روضه ها شبيه هم است

مادري اند هر دوتا آقا
موسپيد است هر كه غرق غم است

پيش هر دو به گريه مي شنوي
روضه ي پهلويي كه محترم است

باحسينيم با حسن هستيم
ما گداي دوتا حسن هستيم

***
كاش پلكت كمي تكان بخورد

به زمين ورنه آسمان بخورد
پسرت آمده است تا جگرت

زخم كمتر از اين و آن بخورد
ظرف آبي به دستهايش تا

پدر آبي نفس زنان بخورد
مي خورد ظرف هي به دندانت

چه كند آب نيمه جان بخورد
خوب شد كودكت نديده لبت

ضربه از چوب خيزران بخورد
روي پيشاني ات فقط چين است

آه اگر سنگ بي امان بخورد
عمه مانده است زير هر ضربه

كه مبادا به دختران بخورد
دختران تشنه اند و با خنده

لقمه ي خويش را سنان بخورد
با حسينيم با حسن هستيم

ما گداي دوتا حسن هستيم
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش