سیدمهدی میرداماد

به این غبار نگاهی که آفتاب شود

1138
0
به اين غبار نگاهي كه آفتاب شود
بسوز قلبِ مرا، كز غمت مُذابّ شود

دوباره رويِ تو را آسمانِ جمعه نديد
كدام جمعه، جمالِ تو ماهتاب شود؟

براي آمدنت، شب به شب دعا كردم
اشاره كن به دعايم كه مستجاب شود

زمان به خاطرِ ما دير دير مي گذرد
برايِ خاطرِ تو كاش پُر شتاب شود

اميدِ گريه، مرا هم صحابه ي خود كن
كه آسمانِ نگاهم پر از سحاب شود

نبايد اشكِ تو بر صورتِ زمين بچكد
سرشكِ چشمِ تو بايست كه گلاب شود

من آمدم كه سلامِ مرا جواب دهي
سلام مي كنم و واي اگر جواب شود

اگر اجازه دهي روضه خوان شوم امشب
كه قلبِ سوخته ات بيشتر كباب شود

برايِ كودكِ خود آب خواست امّا حيف
همين دليل بر اين شد، حسين(ع) آب شود

بگويم از شررِ خنده هاي حرمله اي
كه پاسخِ شرر گريه ي رباب شود

و شير خواره پس از اين ز نيزه خواهد ديد
كه دستِ مادرِ او بسته در طناب شود

***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش