جواد مقدم

روضه خون مَشکِت شده بارون نگاهم

1224
7
روضه خون مَشکِت شده بارون نگاهم
افتاد علم از دستِ علمدار سپاهم

مدیونِ لب خشک تو، دریا شده عباس
از داغِ غم تو، کمرم تا شده عباس

با پَر تو، انگاری پَرم شکست
مثل سَرت، پشت لشکرم شکست

تو خیمه ها، بغض دخترم شکست
دلــم شــکـسـت

عباس اگه، بهت داره میرسه صِدام
پاشو بازم، سقایی بکن برام

پاشو ببین، میخندن به گریه هام
بـرادرم عـبـاس دلاورم

***
با این دل خون و با همین قد خمیده

دستاتو میبوسم میذارم، روی دو دیده
ای کاش نمیدیدم رو سَرت جای عموده

راستی یا اباالفضل، مادرم اینجا نبوده
حس میکنم، بوی یاس پَرپَر و

کنار تو، بوده گویا مادر و
راحت بِکِش، نفس های آخرو

نــفـس بـِکِـش
اگر چه که، داغت روی قلبمه

قبول باشه، ای آقای علقمه
بوسیدنِ، خاک پای فاطمه

بـرادرم عـبـاس دلاورم
***

بعد تو دیگه سیرم از این دور و زمونه
بعد تو دیگه جای منم مقتلِ خونه

بعد تو چقدر معجر و خلخال، میشه غارت
میری و تن من توی گودال میشه غارت

بی من و تو، زینب چه بی طاقته
بی من و تو، رو قلبش مصیبته

غمم برا، روزای اسارته
مــصـیـبـتـه

روزایی که، داره رنجِ بی حساب
روزایی که، نالَش میشه بی جواب

روزایی که، دور دستشه طناب
مــصـیـبـتـه

بـرادرم عـبـاس دلاورم
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش