حاج جواد حیدری

خیمه بر پا کن که من یار توام

1320
3
خیمه بر پا کن که من یار توام
روزهای سخت پاکار توام

من گرفتارم، گرفتارِ توام
بعد عباست علامدار توام

التیامِ دردِ خیمه می‌شوم
ای برادر، مردِ خیمه می‌شوم

گردِ ماهِ روی تو اختر که هست
فکرِ تنهایی مکن، خواهر که هست

در صدایم هیبتِ حیدر که هست
ذوالفقارِ حرمتِ معجر که هست

با قدِ خم من قیامت میکنم
انقلابت را امامت میکنم

آشنا با ظلمِ تقدیرم حسین
در کمانِ آهِ تو تیرم حسین

دخترِ شمشیرم و شیرم حسین
شیر امّا بینِ زنجیرم حسین

خاطرت آسوده از من همنفس
تو فقط فکرِ گلویت باش و بس

در وداعت اشکِ من را غم مخور
رفتنِ روح از بدن را غم مخور

پیرهن داری، کفن را غم مخور
زخمِ نیزه بر دهن را غم مخور

سارِبان اینجاست تا انگشترت...
دستِ من باشد حقیقت بهتر است

عاقبت این دشت دریا می‌شود
دور خیمه سخت غوغا می‌شود

گرچه زینب بی تو تنها می‌شود
کودک گمگشته پیدا می‌شود

تا زمان باقیست با من یار باش
فکرِ حالِ دخترِ تبدار باش

کربلا را کیست پرچمدار، من
گوشه گوشه مخزنُ الاسرار من

خارِ چشمِ دشمنِ خونخوار من
عِصمتُ اللهِ سرِ بازار من

من چهل منزل رسولت می‌شوم
هم علی و هم بتولت می‌شوم

من هراسم نیست از گودال‌ها
از صدای طبل و قیل و قال‌ها

از هجوم دشنۀ دَجال‌ها
تا به غارت رفتنِ خَلخال‌ها

گر پریشان هم شود مویم حسین
خم نمی‌آید به اَبرویم حسین

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش