سید مجید بنی فاطمه

یه روز یه باغبون بود، که خیلی مهربون بود

1251
3
یه روز یه باغبون بود، که خیلی مهربون بود
یه باغی داشت که عشقِ زمین و آسمون بود

یه روز یه عده گلچین، گلخونشو سوزوندن
میون اون همه گل، سه چار تا غنچه موندن

تو غنچه‌هایِ لاله، یه غنچه بود سه ساله
همیشه غرق شبنم همیشه غرقِ ناله

یه عده می‌رسیدن دنبالش می‌دویدن
الهی بمیرم اونو رو خارا می‌دووندن

یه شب توی خرابه، خواب بود و خواب گل دید
صدای نالۀ اون به آسمونا رسید

یه وقت تو گریه‌هاش دید، درِ خرابه وا شد
سر گلو آوردن، خرابه کربلا شد

سر رو گذاشت رو زانوش، زبون به شکوه وا کرد
عزیز من گل من، کی سرت و جدا کرد

****

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش