سید مجید بنی فاطمه

وقتی سوال کرد این سرزمین کجاست

1196
2
وقتی سوال کرد این سرزمین کجاست
گفتند غاضریه و ماریه، نینواست

فرمود نام دیگر این دشتِ غصه چیست
این خاک داغ‌دیده مگر قتلگاه کیست

اینجا محل ریختن خون انبیاست
گفتند نام دیگر این دشت کربلاست

یا کاشف الکروب پناه حسین باش
عباس جان امیرِ سپاه حسین باش

عباس از کنار برادر تکان نخور
تو از کنار محملِ زینب تکان نخور

این دشت کربلاست و پایان راه ماست
این تل زینبیه و آن قتلگاه ماست

اینجا مزار خوب‌ترین‌ها و خاک ماست
اینجا محلِ ریختن خونِ پاک ماست

اینجا یتیم‌ها همه آواره می‌شوند
اینجا لباس‌ها همگی پاره می‌شوند

این خاک امن نیست برای مخدرات
پیچیده بین دشت صدای مخدرات

وقتی حسین فاطمه در کربلا رسید
با خون بهای خود همه دشت را خرید

فرمود عصر روز دهم، ای بنی اسد
پر می‌شود تمامی این دشت از جسد

آن روز دشتِ کرب‌وبلا غرقِ ماتم است
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

آن روز پیکرِ شهدا را کفن کنید
فکری برای پیکرِ عریان من کنید

اما غروب روز دهم هیچ کس نبود
فریاد وا عطش زد و فریاد رس نبود

در قتله‌گاه بود و تنش چاک چاک بود
خاکم به سر سه روز تنش روی خاک بود

****

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش