هر دم به گوشم میرسد، آوای زنگ قافله
1427
3
- ذاکر: میثم مطیعی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: ورود کاروان به کربلا
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1395
هر دم به گوشم میرسد، آوای زنگِ قافله
اين قافله تا کربلا، ديگر ندارد فاصله
از کعبه گِل آمده، تا کعبه دل میرود
اين کاروانِ غم فزا، منزل به منزل میرود
يک زن ميان محملی، بر ناقه در تاب و تب است
عباس و اکبر دور او، اين زن خدايا زينب است
هر دم به گوشم میرسد، آوای زنگِ قافله
اين قافله تا کربلا، ديگر ندارد فاصله
لحظه به لحظه میشود، درد و غمش در دل فزون
گويد حسينش زير لب، انّا اليه راجعون
نجمه نمیگيرد نگاه، از روی ماه قاسمش
با اشک حسرت ميزند، شانه به موی قاسمش
هر دم به گوشم میرسد آوای زنگِ قافله
اين قافله تا کربلا ديگر ندارد فاصله
در مهدِ آغوشِ رباب، رفته علی اصغر به خواب
بوسد گلوی ناز او، امّا دلش در اضطراب
وقتی رقيه پردۀ، محمل به بالا میبرد
دل میبرد از قافله، چون نامِ بابا میبرد
اين قافله تا کربلا، ديگر ندارد فاصله
از کعبه گِل آمده، تا کعبه دل میرود
اين کاروانِ غم فزا، منزل به منزل میرود
يک زن ميان محملی، بر ناقه در تاب و تب است
عباس و اکبر دور او، اين زن خدايا زينب است
هر دم به گوشم میرسد، آوای زنگِ قافله
اين قافله تا کربلا، ديگر ندارد فاصله
لحظه به لحظه میشود، درد و غمش در دل فزون
گويد حسينش زير لب، انّا اليه راجعون
نجمه نمیگيرد نگاه، از روی ماه قاسمش
با اشک حسرت ميزند، شانه به موی قاسمش
هر دم به گوشم میرسد آوای زنگِ قافله
اين قافله تا کربلا ديگر ندارد فاصله
در مهدِ آغوشِ رباب، رفته علی اصغر به خواب
بوسد گلوی ناز او، امّا دلش در اضطراب
وقتی رقيه پردۀ، محمل به بالا میبرد
دل میبرد از قافله، چون نامِ بابا میبرد
نظرات
نظری وجود ندارد !