حاج محمود کریمی

گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما

1656
17
گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلایِ ما

ناداده تن به خواری و، ناکرده ترکِ سر
نتوان نهاد پای به خلوت‌سرایِ ما

تا دست و رو نشست به خونِ می نیافت کس
راه طواف بر حرمِ کبریای ما

این عرصه نیست جلوه‌گه روبه و گراز
شیرافکن است بادیۀ ابتلای ما

همراز بزم ما نبوَد طالبانِ جاه
بیگانه باید از دو جهان آشنای ما

برگردد آنکه با هوسِ کشور آمده
سر ناورد به افسرِ شاهی گدای ما

ما را هوایِ سلطنتِ مُلکِ دیگر است
کاین عرصه نیست در خورِ فرّ همایِ ما

یزدانِ ذوالجلال به خلوت سرای قدس
آراسته‌ست بزم ضیافت برای ما

برگشت هر که طاقت تیر و سنان نداشت
چون شاه تشنه کار به شمر و سَنان نداشت

***
***

تب عشق نور عشق ماه عشق
به سمتِ خانه‌ات، راهِ عشق

سر ما چاکران، قربانِ
روحِ عشق، جانِ عشق، شاهِ عشق

(نسیمی جان فزا می‌آید
بویِ کرب‌وبلا می‌آید)2

***
غلامِ درگه و دربارم

از آیاتِ جنون سر شارم
به جانِ مادرم، ممکن نیست

که دست از عشق تو بردارم
(نسیمی جان فزا می‌آید

بوی کرب‌وبلا می‌آید)2
***

شاه سلام علیک
آقا سلام علیک

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش