تو کوچه پس کوچه‌ های شهر پیچیده بوی روضه

تو کوچه پس کوچه‌ های شهر پیچیده بوی روضه
خدا می‌بخشه گناهارو، به آبروی روضه

جوون و پیر مرد و زن اینجا، خادم روضه‌هاتن
پایین و بالای شهر ما، همه می‌گن گداتن

آقا کلِ بچه‌های ما، نوکرِ بچه‌هاتن
وای، دوباره دلا شد گرفتارت

می‌یان دسته‌های عزادارت
میشن ارمنی‌ها علمدارت

وای، چی میشه منم با شما باشم
زیر سایتون با خدا باشم

منم اربعین کربلا باشم
(حسین من)3

***
میون این سینه می‌کوبه، دلی که بی‌قراره

شب اوّل اومد و بازم، چشام داره می‌باره
من از حالا، فکرِ گودالم، فکرِ گلوی آقا

فکر تنِ یوسفِ زهرا، مونده میون گرگا
فکر یه خواهر که می‌بینه، برادرش رو تنها

وای، پیش چشمِ مادر زمین افتاد
صدا زد برادر زمین افتاده

غریبونه آخر زمین افتاد
وای، غریبونه دست و پا می‌زد

همش مادرش رو صدا می‌زد
یه قاتل به اون از قفا می‌زد

(حسین من)3
***