ببین آسمونا برات خون میباره
1371
0
- ذاکر: محمد کمیل
- سبک: زمینه
- موضوع: مسلم بن عقيل (ع)
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1395
ببین آسمونا برات خون میباره
ببین اشک چشمام تمومی نداره
ببین مُسلم تو، دل شوره داره
اگه راه داره، اگه میشه برگرد
تو ترک سفر کن، از این شهر نامرد
(حسین جان برگرد) 2
***
بازارش خیلی شلوغه، وعدههاشونم دروغه
بوی مهمونی نمیده، مُسلم خیلی ناامیده
(حسین جان برگرد) 2
***
ببین آدمارو همه مرد آزار
نباید که اینجا بری سمت بازار
نیا حرمت خیمههاتو نگهدار
شدن مردم اینجا از این رو به اون رو
میدن وعدههای طلا و النگو
(حسین جان برگرد) 2
***
تو گلوم بغض عجیبی، میدونم اینجا غریبی
اینجا هیچ کی یاورت نیست، هیچ کی فکر خواهرت نیست
(حسین جان برگرد) 2
***
روزای غریبی، میشه یک به یک طی
قرار من و تو بمون روی نی
یا من رو قناره، تو هم مجلس مِی
بمیرم برایِ دل زار زینب
تو کوفه بدون علمدار زینب
(حسین جان برگرد) 2
***
رو سرش آتیش میریزن، مردم دنبال کنیزن
حتّی فکرش هم عذابه، زینب جاش بزم شرابه
(حسین جان برگرد) 2
***
ببین اشک چشمام تمومی نداره
ببین مُسلم تو، دل شوره داره
اگه راه داره، اگه میشه برگرد
تو ترک سفر کن، از این شهر نامرد
(حسین جان برگرد) 2
***
بازارش خیلی شلوغه، وعدههاشونم دروغه
بوی مهمونی نمیده، مُسلم خیلی ناامیده
(حسین جان برگرد) 2
***
ببین آدمارو همه مرد آزار
نباید که اینجا بری سمت بازار
نیا حرمت خیمههاتو نگهدار
شدن مردم اینجا از این رو به اون رو
میدن وعدههای طلا و النگو
(حسین جان برگرد) 2
***
تو گلوم بغض عجیبی، میدونم اینجا غریبی
اینجا هیچ کی یاورت نیست، هیچ کی فکر خواهرت نیست
(حسین جان برگرد) 2
***
روزای غریبی، میشه یک به یک طی
قرار من و تو بمون روی نی
یا من رو قناره، تو هم مجلس مِی
بمیرم برایِ دل زار زینب
تو کوفه بدون علمدار زینب
(حسین جان برگرد) 2
***
رو سرش آتیش میریزن، مردم دنبال کنیزن
حتّی فکرش هم عذابه، زینب جاش بزم شرابه
(حسین جان برگرد) 2
***
نظرات
نظری وجود ندارد !