حنیف طاهری

چشم تو چشممُ روی همه بس

1278
1
چشم تو چشممُ روی همه بس
تو ضرورتی واسم مثل نفس

وقتی دنیام توی دستای توِ
حتی یک ثانیه بی تو فاجعه‌س

بابت اینکه گرفتارت شدم
به خدا یه عمر بدهکار توام

واسه تو چیزی ندارم می‌دونم
تو ببخش اگر که سربارِ توام

اوجِ شرمندگی توی دلمه
باز بدی‌هامو به روم نمی‌آرم

منو به حال خودم رها نکن
من بدون تو دووم نمیارم

تو خبر داری، از احوالِ دلم
تو خبر داری، چقدر بی‌تابم

پشت هر گریۀ من یه حاجته
من به این گریه‌ها، عادت دارم

اگه می‌شه دستم و بگیر آقا
منو جا بده میون زائرات

نذار حسرتش بمونه رو دلم
شده یک بارم بیام به کربلات

می‌دونم که لایقت نیستم آقا
آره من کمم بزرگواری بکن

توی عشق تو دارم پیر می‌شم و
تو رو به خدا واسم یه کاری کن

کاری کن که سر بلند باشم آقا
یه کاری کن آخه آقای منی

از زمین و از همه خسته شدم
تنها آرامش غم‌های منی

لطف تو شامل حال من شده
که می‌تونم بگم نوکر توام

تو منو می‌بخشی آخر می‌دونم
ولی من بد کردم آقا به خودم

همه آرزوم تویی که دارمت
به جز این چیزی نمی‌خوام ازت

تو به هر دری بگی می‌زنم و
کمکم کن کمکم کن تو فقط

همین چند قطره اشکِ برا تو
من و از هر چی که هست سیر می‌کنه

این دل سیاهِ پر گناهم و
آخرش عشق، نمک‌گیر می‌کنه

***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش