حنیف طاهری

هم نمی‌تونی بخندی، هم نمی‌تونی بخوابی

1229
1
هم نمی‌تونی بخندی، هم نمی‌تونی بخوابی
منو شرمنده نکن که، نه شیری مونده نه آبی

وقتی این‌جوری بی‌تابی، چجوری آروم بگیرم
زبونِ خشکتو مادر، هی بیرون نیار می‌میرم

نای گریه هم نداری، این نشونه‌های ضعفه
دیگه پیداش می‌شه الان، حرفِ عباس آخه حرفه

چه بلایی سرم اومد، که دیگه عموت نیومد
می‌دمت به دستِ بابات، آخرین راه اینه شاید

برو میدون که سپردم، تو رو به دستِ پیمبر
توی آغوشِ حسینی، خیالم راحتِ مادر

یه دفه پریدم از جا، صدا می‌زنه سکینه
اومدم دیدم که زینب، داره می‌کوبه به سینه

خودمو رسوندم ای وای، روی خاکی بهترینم
باورش سخته برام که، تو رو این‌جوری ببینم

وقتی می‌رفتی به میدون، خداحافظی نکردم
پسرم چشاتو وا کن، الهی دورت بگردم

توی اون شلوغی جنگ، که هجوم آورده دشمن
خیمه‌ها مثه دلم سوخت، بی‌خبر بودم ازت من

ای ستارۀ سهیلم، دیدمت تو کهکشونا
یعنی می‌شه پس بگیرم، سرتو از آسمونا

راه زیاد بود و هوا گرم، خیلی خسته‌ای می‌دونم
چشاتو ببند عزیزم، تا که لالایی بخونم

***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش