من نمیتونم که آروم بشینم
1165
0
- ذاکر: سایر ذاکرین
- سبک: شعر روضه
- موضوع: عبدالله بن الحسن (ع)
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1395
من نمیتونم که آروم بشینم
شده مثل قتلهگاه سنگ تنم
عمه من برم نرم میکشنش
بزار من زنده نباشم ببینم
بمونم که چی پرش رو ببرن
من نگاه کنم سرش رو ببرن
من چجوری بشینم نگاه کنم
به کنیزی دخترشو ببرن
ببینم حرم پُرن، دق میکنم
دنبال یه چادرن دق میکنم
من مثل بابام حسن غیرتیم
زنا سیلی بخورن دق میکنم
وقت نمیشه که زره به تن کنم
یا بتونم خودمو کفن کنم
هیچ کاریم نکنم شمرو باید
از رو سینۀ عموم بلند کنم
تیرارو از پیرهنت در میارم
خنجرارو از تنت در می آرم
دست و پا نزن تکون نخور عمو
نیزه رو از دهنت در میآرم
***
شده مثل قتلهگاه سنگ تنم
عمه من برم نرم میکشنش
بزار من زنده نباشم ببینم
بمونم که چی پرش رو ببرن
من نگاه کنم سرش رو ببرن
من چجوری بشینم نگاه کنم
به کنیزی دخترشو ببرن
ببینم حرم پُرن، دق میکنم
دنبال یه چادرن دق میکنم
من مثل بابام حسن غیرتیم
زنا سیلی بخورن دق میکنم
وقت نمیشه که زره به تن کنم
یا بتونم خودمو کفن کنم
هیچ کاریم نکنم شمرو باید
از رو سینۀ عموم بلند کنم
تیرارو از پیرهنت در میارم
خنجرارو از تنت در می آرم
دست و پا نزن تکون نخور عمو
نیزه رو از دهنت در میآرم
***
نظرات
نظری وجود ندارد !