از حرمِ فاطمه، تا حرمِ کربلا
1308
5
- ذاکر: حنیف طاهری
- سبک: زمینه
- موضوع: عبدالله بن الحسن (ع)
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1395
از حرمِ فاطمه، تا حرمِ کربلا
چشمِ همه اولیا، به پسرِ مجتبی
زمین خورد و پا شد، زیرِ پاش و لرزوند
دویید و رسید و، دویید و رجز خوند
(من یلِ یل حیدرم، من دارم میام از حرم
یه تنه یه لشگرم، من دارم میام از حرم)2
***
شوق پریدن زده، به سرِ مست نگات
میل بریدن داره، سرم بیفته به پات
تو عرشِ خدایی، چرا رو زمینی
با چشم پرِ اشک، خدا رو میبینی
از حرم گریونتم، من بلا گردونتم
قتلهگاه مهمونتم، من بلا گردونتم
(من یلِ یل حیدرم، من دارم میام از حرم
یه تنه یه لشگرم، من دارم میام از حرم)2
***
چشمِ همه اولیا، به پسرِ مجتبی
زمین خورد و پا شد، زیرِ پاش و لرزوند
دویید و رسید و، دویید و رجز خوند
(من یلِ یل حیدرم، من دارم میام از حرم
یه تنه یه لشگرم، من دارم میام از حرم)2
***
شوق پریدن زده، به سرِ مست نگات
میل بریدن داره، سرم بیفته به پات
تو عرشِ خدایی، چرا رو زمینی
با چشم پرِ اشک، خدا رو میبینی
از حرم گریونتم، من بلا گردونتم
قتلهگاه مهمونتم، من بلا گردونتم
(من یلِ یل حیدرم، من دارم میام از حرم
یه تنه یه لشگرم، من دارم میام از حرم)2
***
نظرات
نظری وجود ندارد !