یا حسین کن نگهم، عاشقی شد گنهم
1884
3
- ذاکر: حنیف طاهری
- سبک: واحد
- موضوع: مسلم بن عقيل (ع)
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1395
یا حسین کن نگهم، عاشقی شد گنهم
بوی عطرِ قدمت، خیزد از قتلگهم
دورم از شمع ولی، بال و پرم میسوزد
بی تو گر آب بنوشم، جگرم میسوزد
این تو این زخمِ تنم، خون چکد از دهنم
ذکر ای وای حسین، شده آخر سخنم
یاحسین مردم کوفه، همه پیمان شکنند
وای اگر سنگ به پیشانی زینب بزنند
(یا اباعبدالله)4
***
من شدم یاور تو، بسملِ بی پر تو
چه کنم گر نکنم، گریه بر اصغر تو
شررِ تشنگی و کودک بیشیر کجا
گلوی کودک شش ماه کجا تیر کجا
کوفیان میشکنند، شاخۀ یاس تو را
از بدن قطع کنند، دستِ عباس تو را
نه فقط از اثرِ سنگ سرت میشکند
از غمِ مرگِ برادر، کمرت میشکند
سر من از لبِ بام میدهد بر تو سلام
سر تو بر سرِ نی، راهی کوفه و شام
تن من در وسطِ کوچه چو قرآن پامال
تن تو زیرِ سمِ اسب کنارِ گودال
***
بوی عطرِ قدمت، خیزد از قتلگهم
دورم از شمع ولی، بال و پرم میسوزد
بی تو گر آب بنوشم، جگرم میسوزد
این تو این زخمِ تنم، خون چکد از دهنم
ذکر ای وای حسین، شده آخر سخنم
یاحسین مردم کوفه، همه پیمان شکنند
وای اگر سنگ به پیشانی زینب بزنند
(یا اباعبدالله)4
***
من شدم یاور تو، بسملِ بی پر تو
چه کنم گر نکنم، گریه بر اصغر تو
شررِ تشنگی و کودک بیشیر کجا
گلوی کودک شش ماه کجا تیر کجا
کوفیان میشکنند، شاخۀ یاس تو را
از بدن قطع کنند، دستِ عباس تو را
نه فقط از اثرِ سنگ سرت میشکند
از غمِ مرگِ برادر، کمرت میشکند
سر من از لبِ بام میدهد بر تو سلام
سر تو بر سرِ نی، راهی کوفه و شام
تن من در وسطِ کوچه چو قرآن پامال
تن تو زیرِ سمِ اسب کنارِ گودال
***
نظرات
نظری وجود ندارد !