حاج حسن خلج

عاقبت لشگری از تیر گرفتارش کرد

1321
1
عاقبت لشگری از تیر گرفتارش کرد
به زمین خوردنِ در علقمه وادارش کرد

اوّلین مرتبه‌اش بود نشد برخیزد
تن بی‌دست، خجالت زده از یارش کرد

دستش افتاد و نیفتاد علم از دستش
رحمَ الله به شیری که علمدارش کرد

تَرَکِ خشک لبش رو نمی‌انداخت به آب
غمِ چندین لبِ تاول زده ناچارش کرد

آبرو در خطر و مشک به دندانش بود
تیرِ نامرد به یک طفل بدهکارش کرد

گر چه خم شد کمرِ کوه ولی فایده داشت
سجده بر همت دریایی ایثارش کرد

سرِ درهم شده‌اش را سرِ نیزه بستند
زخمش انگشت نمای سرِ بازارش کرد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش