شدم یتیم تو، خودت بهارِ من شدی
1197
1
- ذاکر: حاج حسن خلج
- سبک: واحد
- موضوع:
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1395
شدم یتیم تو، خودت بهارِ من شدی
تو اوجِ بیکسی، تو سایه سار من شدی
دلم رو بردی و، دار و ندار من شدی
حالا که تنهات میبینم، میون این گرگای پست
چرا چشات بارونی، یتیم مجتبی که هست
میخوام که تیربارون بشم، ولی به تو سنگ نخوره
میدونی که از مدینه، دلم یه عمریِ پره
ای وای، زیاده کینههاشون
بذار برم به میدون
عمو عمو عمو جون
***
کجایی ای عمو، ببینی رو سپید شدم
کنار اکبرت، منم دیگه شهید شدم
تو ازدحامِ تیر، ببین که ناپدید شدم
منو ببخش که واسه من، اینا به تو طعنه زدن
همشون اهل جملن، دیدن یتیمم اومدن
یه خواهشی دارم عمو، تو لحظههای آخرم
نذار که عمه جون، بیاد تو قتلگاه بالا سرم
ای وای، دور و برم سپاهه
سینه من پر آهه
نگام به خیمهگاهه
عمو عمو عمو جون
***
سنگا رو میبینم، به جای گل رو پیرهنت
نیزهها اومدن، برای تشییعِ تنت
چجوری پاک کنم، عسلا رو از دهنت
خجالت و حیرونی رو، توی نگاه من ببین
تو رو به سینه میگیرم، پاهات میکشه رو زمین
عطرِ گلابت پیچیده، تموم دشت خوش بو شده
صورتت و بهم زدن، ...
ای وای اسیر اشک و دردم
کاری برات نکردم
عمو عمو عمو جون
***
تو اوجِ بیکسی، تو سایه سار من شدی
دلم رو بردی و، دار و ندار من شدی
حالا که تنهات میبینم، میون این گرگای پست
چرا چشات بارونی، یتیم مجتبی که هست
میخوام که تیربارون بشم، ولی به تو سنگ نخوره
میدونی که از مدینه، دلم یه عمریِ پره
ای وای، زیاده کینههاشون
بذار برم به میدون
عمو عمو عمو جون
***
کجایی ای عمو، ببینی رو سپید شدم
کنار اکبرت، منم دیگه شهید شدم
تو ازدحامِ تیر، ببین که ناپدید شدم
منو ببخش که واسه من، اینا به تو طعنه زدن
همشون اهل جملن، دیدن یتیمم اومدن
یه خواهشی دارم عمو، تو لحظههای آخرم
نذار که عمه جون، بیاد تو قتلگاه بالا سرم
ای وای، دور و برم سپاهه
سینه من پر آهه
نگام به خیمهگاهه
عمو عمو عمو جون
***
سنگا رو میبینم، به جای گل رو پیرهنت
نیزهها اومدن، برای تشییعِ تنت
چجوری پاک کنم، عسلا رو از دهنت
خجالت و حیرونی رو، توی نگاه من ببین
تو رو به سینه میگیرم، پاهات میکشه رو زمین
عطرِ گلابت پیچیده، تموم دشت خوش بو شده
صورتت و بهم زدن، ...
ای وای اسیر اشک و دردم
کاری برات نکردم
عمو عمو عمو جون
***
نظرات
نظری وجود ندارد !