حاج منصور ارضی

هرچه برسد بر سر این شهر عجب نیست

1133
0
هرچه برسد بر سر این شهر عجب نیست
وقتی زِ غمش جان کسی هیچ به لب نیست

اصلاً شده یک بار هم از خویش بپرسی
آقا وسط منتظران از چه سبب نیست

تاریک شدن قسمت ما بود همیشه
بی ماهِ رخش روز کم از نیمه‌ی شب نیست

ما نوکر و ما منتظر و بنده نبودیم
ای کاش بفهمیم گدایی به لقب نیست

هر چند شکستیم دلش را همه‌ی عمر
صد شکر که روزیِ ده ما، اهل غضب نیست

ای کاش همیشه در این خانه بمانیم
روزی خور اغیار شدن شرط ادب نیست

وقتی نمک سفره‌ی ما تربت اعلاست
بیمار نداریم نیازی به مطب نیست

جوری عطش افتاد به جان شه بی‌سر
دریا بخدا مرهم این خشکی لب نیست

***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش