هر دم از کوی تو آمد خبر سوختگان
1163
1
- ذاکر: حاج منصور ارضی
- سبک: شعر اول
- موضوع:
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1395
هر دم از کوی تو آمد خبر سوختگان
خرجی بیکسیات شد جگر سوختگان
شب اینها سحر گریهی هجران شده است
رنگی از خواب ندارد سحر سوختگان
درد اگر از تو بیاید همهاش خیر و خوشیست
مُزد عشق است بلا در نظرت سوختگان
سوختند و همه را سوختهی خود کردی
میرسد تا همه عالم اثر سوختگان
مثل پرچم همه جا از تو حکایت دارند
سینهزن جمع شده دور و بر سوختگان
مسجد ارک، منا، مکّه چه فرقی دارد
به کف پای تو افتاده سر سوختگان
همهی عمر نشستند ببینند تو را
گذری رد شو تو هم، از گذر سوختگان
روز و شب از تو فقط کرب و بلا میخواهم
عتبات است تمام سفر سوختگان
جدّت افتاد ز مرکب همگی افتادند
سپرش رفت به غارت سپر سوختگان
***
خرجی بیکسیات شد جگر سوختگان
شب اینها سحر گریهی هجران شده است
رنگی از خواب ندارد سحر سوختگان
درد اگر از تو بیاید همهاش خیر و خوشیست
مُزد عشق است بلا در نظرت سوختگان
سوختند و همه را سوختهی خود کردی
میرسد تا همه عالم اثر سوختگان
مثل پرچم همه جا از تو حکایت دارند
سینهزن جمع شده دور و بر سوختگان
مسجد ارک، منا، مکّه چه فرقی دارد
به کف پای تو افتاده سر سوختگان
همهی عمر نشستند ببینند تو را
گذری رد شو تو هم، از گذر سوختگان
روز و شب از تو فقط کرب و بلا میخواهم
عتبات است تمام سفر سوختگان
جدّت افتاد ز مرکب همگی افتادند
سپرش رفت به غارت سپر سوختگان
***
نظرات
نظری وجود ندارد !