سید مجید بنی فاطمه

عمو جونم توی گودال، دیدم افتادی جون دادم

1302
4
عمو جونم توی گودال، دیدم افتادی جون دادم
میون این همه نیزه، منم رو سینه‌ات افتادم

سپر می‌شم برا جسمت، جدا شد از تن دستم
حلالم کن اگه راه ،نفس‌های تو رو بستم

چه گودالی، چه جنجالی، چرا عمامه تو بردن
خودت که داری جون میدی، برا چی خنجر آوردن

****
تو دیگه رفتی از هوش و، دیگه چشمات نمی‌بینه

ولی حس می‌کنی دیگه، که سینه‌ ت خیلی سنگینه
نبینه خواهرت ای کاش، که نیزه تو گلو کردن

نبینه خواهرت ای وای، تنت رو زیرو رو کردن
یه عده با عصا هستن، همونایی که بی تیرن

یه پیراهن تنت مونده، که اونم از تو می‌گیرن
یه کاری کن، عمو جونم، دارن سمت حرم میرن

****

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش