حاج منصور ارضی

آخر گرفت دامن ما را بلای در

1228
2
آخر گرفت دامن ما را بلای در
وقتی بلند شد به چه وضعی صدای در

حُرمت نگه نداشت به مادر زیاد خورد
شلاق‌های رد شده از لا‌به‌لای در

مردانه ایستاد کمی هم عقب نرفت
بالا گرفت هر چقدر شعله‌های در

یکی دوتا نبود عذابی که داشتیم
دیوار هم مزاحم او شد، جدایِ در

کم خواب شد، نفس زدنش هم عذاب شد
جاماند روی بستر او، ردِّ پای در

اینجا کسی به‌فکرِ تسلای ما نبود
قُنفذ چقدر طعنه به ما زد برای در

پی می‌برد چه بر سر این خانه آمده
هر کس کمی نگاه کند به نمای در

یک روزه پیر کرد علی را چه بی‌صدا
خون لخته‌ها که مانده رویِ جای جای در

مادر به پشت در، دمِ دروازه دخترش
ختمِ به خیر نیست دگر ماجرای در

***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش