سنگِ عقیق اگر بتراشم برای تو
1325
7
- ذاکر: حاج محمود کریمی
- سبک: شعر مدح
- موضوع: امام حسن مجتبي(ع)
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1394
سنگِ عقیق اگر بتراشم برای تو
باید كه از جگر بتراشم برای تو
طوف سرت به شیوۀ حجاج جایز است
پس واجب است سر بتراشم برای تو
اكنون كه در ملائكه كس فُطرُست نشد
من حاضرم كه پر بتراشم برای تو
باشد كه من به سوی تو آزاد رو كنم
از چوب سرو در بتراشم برای تو
از اصفهان ضریح برایت بیاورم
یك گنبد از هنر بتراشم برای تو
صد فرش دستباف برایت بگسترم
گلهای سرخ و تر بتراشم برای تو
بر مرقد تو لالۀ عباسی آورم
فانوسی از قمر بتراشم برای تو
از والدین، خادم درگه بسازمت
قربانی از پسر بتراشم برای تو
چون محتشم كه شعر برای حسین گفت
من شعر بر حجر بتراشم برای تو
ای كشتۀ محبت تو حضرت حسین
پیداست در جلال تو كیفیت حسین
كس ناز چشمهات چو زینب نمیكشد
درد شبانهات به جز شب نمیكشد
فرصت نشد شرار جگر تا جبین رسد
بیماری سریع تو بر لب نمیكشد
روزی كشید ناز و دگر روز، جانماز
ناز تو را مدینه مرتب نمیكشد
هر چند رنگ خون شده آن كام نازنین
كس چوبدست خویش بر آن لب نمیكشد
زهری كه خوردهای چو به خورشید اثر كند
كارش زِ صبح تا به سر شب نمیكشد
شاعر: محمد سهرابی
باید كه از جگر بتراشم برای تو
طوف سرت به شیوۀ حجاج جایز است
پس واجب است سر بتراشم برای تو
اكنون كه در ملائكه كس فُطرُست نشد
من حاضرم كه پر بتراشم برای تو
باشد كه من به سوی تو آزاد رو كنم
از چوب سرو در بتراشم برای تو
از اصفهان ضریح برایت بیاورم
یك گنبد از هنر بتراشم برای تو
صد فرش دستباف برایت بگسترم
گلهای سرخ و تر بتراشم برای تو
بر مرقد تو لالۀ عباسی آورم
فانوسی از قمر بتراشم برای تو
از والدین، خادم درگه بسازمت
قربانی از پسر بتراشم برای تو
چون محتشم كه شعر برای حسین گفت
من شعر بر حجر بتراشم برای تو
ای كشتۀ محبت تو حضرت حسین
پیداست در جلال تو كیفیت حسین
كس ناز چشمهات چو زینب نمیكشد
درد شبانهات به جز شب نمیكشد
فرصت نشد شرار جگر تا جبین رسد
بیماری سریع تو بر لب نمیكشد
روزی كشید ناز و دگر روز، جانماز
ناز تو را مدینه مرتب نمیكشد
هر چند رنگ خون شده آن كام نازنین
كس چوبدست خویش بر آن لب نمیكشد
زهری كه خوردهای چو به خورشید اثر كند
كارش زِ صبح تا به سر شب نمیكشد
شاعر: محمد سهرابی
نظرات
نظری وجود ندارد !