زمين و زمون بيتاب و مضطر شده پُرِ خون چشماي حيدر امون اي امون مادر اي مادر (امون اي امون مادر اي مادر)4 *** تويِ خونه اين دود و آتيش شده عذاب توي کوچۀ بسته دست بابا رو طناب فاطمه فدا شد، حيدر شد خونه خراب آتيش ميرسه تا بالايِ در آتيش ميگيره آياتِ کوثر امون اي امون مادر اي مادر (امون اي امون مادر اي مادر)4 *** دمِ درِ خونه نامرداي مدينه خونه پُرِ دوده چشم چشمو نميبينه مادر جوونم بیجون رو زمينه (امون اي امون مادر اي مادر)4 *** زمين و زمون غرقِ خاکستر و خونه رويِ چادرش مونده ردِّ تازيونه کي ميتونه مادر رو برگردونه خونه به روي زمين، جانِ پيغمبر نشسته به خون، زخميو پرپر امون اي امون مادر اي مادر (امون اي امون مادر اي مادر)4 *** داره ميچکه اشکايِ غيرتِ حسين يه روزيم امّا ميشه نوبتِ حسين غريبيِ مادر ميشه قسمتِ حسين به کربوبلا، شاهِ تشنه لب مياُفته به خاک، از رويِ مرکب امون اي امون سالار زينب (امون اي امون سالار زينب) 4 ***