حسین سیب سرخی

دلم زِ روز ازل گشته مبتلای حسین

1207
1
دلم زِ روز ازل گشته مبتلای حسین
سلام من به حسین و به کربلای حسین

وجودِ عاشق و معشوق وقف یکدگرند
حسین برای خدا و خدا برای حسین

ثواب سعی و صفا کی رسد به یک لحظه..
قدم زدن وسط مروه و صفای حسین

رضای حضرت حق در رضایت زهراست
رضای حضرت زهرا در رضای حسین

اگر معلم توحیدِ من شود زینب
به چشم خویش تماشا کنم خدای حسین

دوباره زد به سر عاشقم نوای جنون
که پرده‌ای کشم امشب ز ماجرای حسین

زمین کرب‌وبلا تا به عرش غوغا بود
زمان جلوۀ پایانی لقای حسین

نهاده دست به سینه تمام خیل ملک
همه مطیع فرامین چشم‌های حسین

خلیل آمده تا ذبح اعظمش بیند
چه محشریست مگر وادی منای حسین

کجاست حضرت داوود تا بگیرد یاد
طریق شکر نمودن ز شکر‌های حسین

کلیم غرق تحیّر به لکنت افتاده
مگر چه می‌شنود لحظۀ دعای حسین

مسیح ذره‌ای از خاک قتلگاه چشید
تمام عمر شفا داد با شفای حسین

دوید ختم رسل سر برهنه تا گودال
میان هلهله‌ها گم شده صدای حسین

زِ خیمه‌گاه رسد خواهری تک و تنها
مگر شنیده میان حرم صدای حسین

خدا کند که از راه رفته برگردد
وگرنه سر بدهد زیر تیغ جای حسین

صدای نالۀ زهراست می‌رسد بر گوش
فدای رأس جدا گشته از قفای حسین

ببین که بر سر یک کهنه پیرهن دعواست
به دست چند نفر تکۀ ردای حسین

یکی زره یکی عمامه، وان یکی شمشیر
ربود وان یکی از شانه‌ها، عبای حسین

شاعر: قاسم نعمتی
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش