میثم مطیعی

زائر، زِ خود برون آ

1533
6
زائر، زِ خود برون آ
وقتِ سفر رسیده

پا در رهِ ولا بگذار
جابر، به سوگ مولا

ماهِ صفر دمیده
خود را به جاده‌ها بسپار

به قلبِ سالک نیست
اثر زِ بیمِ بلا

زِ خود سفر باید
به سوی کرب‌وبلا

چه بیم اگر این ره
سوی بلا افتد

خوشا سری کز تن
به کربلا افتد

اگرچه ناقابلم سرِ من فدای راهِ حسین
به غیرِ سر مرکبی ندارم برای راهِ حسین

(حسینِ مظلوم) 3 وای
***

جابر، به جای زینب
جایِ رباب و لیلا

باید سفر کنی امروز
زائر، به جای شیعه

سوی مزارِ مولا
باید خطر کنی امروز

به نوحه و افغان
به جاده باید رفت

به یاد طفل حسین
پیاده باید رفت

ببند احرامی
که عیدِ قربان است

مسیر کرب‌وبلا
بدونِ پایان است

صبا، تو خود را
به صحنِ مولا

به آن سرا برسان
صدای ما را

سلامِ ما را
به کربلا برسان

(حسینِ مظلوم) 3 وای
***

داغِ تو مرهمی
تا صبحِ ابد ندارد

ای قبلۀ دلِ عالم
الله اکبر از این ماتم

که حد ندارد
الله اکبر از این غم

حبیب آمده بر
حبیب می‌گرید

به غربتِ مردِ
غریب می‌گرید

اگر که بی‌پاسخ
سلامِ جابر بود

بدان بدونِ سر
امامِ جابر بود

بمیرم آخر، بمیرم آخر، به غربت مولا
غریبِ مادر، فتاده بی‌سر، به دشتِ کرب‌وبلا

(حسینِ مظلوم) 3 وای
***

با خاطری غمین و
با قامتی شکسته

در زیرِ بار ماتم‌ها
سوی مدینه آمد

این کاروانِ خسته
بی‌ساربان خود اما

چه مجلسی برپا
در این غم‌آباد است

که روضه‌خوان اینجا
امام سجاد است

که سنگ می‌گرید
که خاک می‌موید

دمی که زینب از
حسین خود گوید

زِ چلۀ غم، نشد که زینب، دمی شود بیرون
چهل صباح و چهل مساء، از غمِ تو گرید خون

(حسینِ مظلوم) 3 وای
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش