حاج محمدرضا طاهری

حالا که دیگر جا نماندم اربعین را

1893
11
حالا که دیگر جا نماندم اربعین را
می‌بوسم از جان، جای جایِ این زمین را

این خاک که این روزها بوسیده در راه
صحنِ کفِ پاهای یاری نازنین را

آقا کجایی تا که هم‌چون جاده من نیز
بر خاکِ پاهای تو بگذارم جبین را

بینِ کدامین موکب امشب با حضورت
خوشحال کردی مردمِ جاده نشین را

دیدیم با قصدِ شکارِ زائرانت
موکب به موکب چشم‌های در کمین را

بر دوشِ خود آورده‌ام بار سلامِ
جا مانده‌هایی دل‌شکسته، دل‌غمین را

پا در مسیری می‌زنم که قبلاً از آن
بردن اهلِ بیتِ شاهَن‌شاهِ دین را

اینجاست آنجایی که پوشانده‌ست زینب
بر صورتِ خود جای معجر آستین را

***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش