سید مجید بنی فاطمه

غرورم له شده، مثه بدنت

1838
18
غرورم له شده، مثه بدنت
همه چی رو بردن، با پیرُهنت

سرم و شکستن، مثه سرِ تو
همون‌طوری‌که تو رو زدنت

چوبِ محمل و سرِ من
چوبِ نیزه و سرِ تو

از تو قتله‌گاه می‌رسه
ناله‌های مادر تو

آتیشِ خیمه‌ها
از معجرم گذشت

از حالِ من نپرس
آب از سَرم گذشت

***
داغت آتیش زده روی جگرم

کجایی که تا شد، آخه کمرم
تو دلِ صحرا، تک و تنها

آخه یتیماتو کجا ببرم
رفتی و ندیدی چی شد

مَحرمی نمونده برام
تکیه‌گاهم، اما حسین

بد‌جوری می‌لرزه پاهام
جا مونده دخترت

از پشتِ قافله
من گریه می‌کنم

می‌خنده حرمله
آتیشِ خیمه‌ها

از معجرم گذشت
از حالِ من نپرس

آب از سَرم گذشت
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش