کوتاه کن کلام، بماند بقیّهاش
1814
14
- ذاکر: میثم مطیعی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: اربعین
- سال: 1394
کوتاه کن کلام، بماند بقیّهاش
مُردهست احترام، بماند بقیّهاش
از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود
آن هم نشد حرام، بماند بقیّهاش
هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت
آمد به انتقام، بماند بقیّهاش
شمشیرها تمام شد و نیزهها تمام
شد سنگها تمام، بماند بقیّهاش
گویا هنوز باورِ زینب نمیشود
بر سینۀ امام، بماند بقیّهاش
پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته
در بین ازدحام، بماند بقیّهاش
راحت شد از حسین همینکه خیالشان
شد نوبت خیام، بماند بقیّهاش
سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش
از پیکرِ امام، بماند بقیّهاش
بر خاکِ خفتهای و مرا میبرد عدو
من میروم به شام، بماند بقیّهاش
دلواپسم برای سرت روی نیزهها
از سنگِ پشتِ بام، بماند بقیّهاش
دلواپسی برای من و بهر دخترت
در مجلسِ حرام، بماند بقیّهاش
حالا قرار هست کجاها رود سرش
از کوفه تا به شام، بماند بقیّهاش
قصه به سر رسید و تازه شروع شد
شعرم نشد تمام، بماند بقیّهاش
شاعر: محمد رسولی
***
مُردهست احترام، بماند بقیّهاش
از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود
آن هم نشد حرام، بماند بقیّهاش
هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت
آمد به انتقام، بماند بقیّهاش
شمشیرها تمام شد و نیزهها تمام
شد سنگها تمام، بماند بقیّهاش
گویا هنوز باورِ زینب نمیشود
بر سینۀ امام، بماند بقیّهاش
پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته
در بین ازدحام، بماند بقیّهاش
راحت شد از حسین همینکه خیالشان
شد نوبت خیام، بماند بقیّهاش
سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش
از پیکرِ امام، بماند بقیّهاش
بر خاکِ خفتهای و مرا میبرد عدو
من میروم به شام، بماند بقیّهاش
دلواپسم برای سرت روی نیزهها
از سنگِ پشتِ بام، بماند بقیّهاش
دلواپسی برای من و بهر دخترت
در مجلسِ حرام، بماند بقیّهاش
حالا قرار هست کجاها رود سرش
از کوفه تا به شام، بماند بقیّهاش
قصه به سر رسید و تازه شروع شد
شعرم نشد تمام، بماند بقیّهاش
شاعر: محمد رسولی
***
نظرات
نظری وجود ندارد !