حاج محمدرضا طاهری

زینبِ خسته از ره رسیده

1457
6
زینبِ خسته از ره رسیده
سربلند آمد و قد خمیده

آمده زار و مضطر
هم رهش باغِ پرپر

از سفر آمده، بی‌برادر
دیده هفتاد و دو جسمِ بی‌سر

دین و قران زیرِ دینش
زینب آمد بی‌حسینش

(وا حسینا) 2
***

کو جوانانات ای آلِ هاشم
کو علی اکبر و عون و قاسم

آه، عجب کاروانی
از زن و کودکانی

زینبی که ندارد توانی
دیگر از او نمانده نشانی

آمده یک باغ لاله
آمده اما، بی سه ساله

(وا حسینا) 2
***

بزمِ ماتم به پا در مدینه‌است
روضه‌خوانش هم اُمُّ‌البنین‌است

کربلا را ندیده
از بشیر او شنیده

دست عباسِ او شد بریده
شد حسین از غمش قدخمیده

داغ قلبش، غیر ازین نیست
دیگر او اُمُّ‌البنین نیست

(وا حسینا) 2
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش